سخنوری، حضور ذهن و البته «سینه مخزن اسرار» او را یک سر و گردن از تمامی نامزدهای انتخابات بالاتر برده و برجسته کرده است.
پورمحمدی اکنون موفق شده افزون بر نوسازی نام و چهره خود، به رگهای فرسوده تشکل متبوع خویش _جامعه روحانیت مبارز_هم خون تازهای دوانده و آن را زنده کند.
«کار ویژه» پورمحمدی در انتخابات اما چیز دیگری است؛ ماموریتی که آن را با زیرکی استتار کرده و اکنون بدون برانگیختن حساسیت افکار عمومی، در یک قدمی تحقق آن است.
نامزد نهایی اصولگرایانی که بر خود نام «جبهه انقلاب» گذاشتهاند، قالیباف است. این را به روشنی میتوان از سخنان چهرههایی مانند سردار حاجیزاده و محمود کریمی فهمید. وضع قالیاف اما در نظرسنجیها خوب نیست و اکنون بعید است بتوان طرفداران دوآتشه جلیلی را با الگوی کهنه و تکراری «صالح مقبول/اصلح» متقاعد به کنارهگیری کرد؛ اصلح مورد نظر #جبهه_پایداری اکنون از «صالح پرحاشیه» دیگران مقبولتر است.
آنچه پورمحمدی در مناظره دوشنبهشب با تسلط مثالزدنی بر اعصاب و سخنوری و حضور ذهن خود با جلیلی کرد، یک ترم کلاس فشرده جنگروانی بود.
در آخر کار، ماسک آرامش از چهره جلیلی فرو افتاد و همگان دیدند گذشته و کارنامه او هم مانند قالیباف خاکستری است و نقطه تیره کم ندارد؛ فقط کافی است نوری به تاریکخانه «دولت سایه» تابانده شود.
اکنون، میوه رسیده و آماده چیده شدن است؛ در ۴۸ ساعت آینده فشارهای آشکار و لابیهای پنهان برای کنارهگیری جلیلی شدت گرفته و پیشبینی پذیر است که به ثمر بنشیند.
اینگونه است که پورمحمدی افزون بر دلبری زیرپوستی از برخی طرفداران متزلزل پزشکیان و ناخنک زدن به سبد رأی او، زمینه و شرایط لازم برای اجماع جبهه انقلاب را فراهم میکند.
بدین ترتیب قالیبافی که بر اساس نظرسنجیهای مورد استناد خود اصولگرایان، در رده سوم است، شانس پیروزی یک مرحلهای و تمام کردن کار انتخابات در همین دور نخست را خواهد داشت.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟